محل تبلیغات شما

سایت دکتر غلامرضا رحیمی



انواع نگرش به مشتری

سازمانها به میزان اهمیتی که برایمشتری قائل هستند به سه گروه عمده تقسیم می گردند:

سازمانهای مشتری گرا

در این نگرش براساس حدس و گمان و مشاهدهبازار، تمایل مشتریان به خرید درنظر گرفته می شود و صاحب کالا درصدد است باتوجه بهگرایشات مشتری، کالای بیشتری بفروشد. در این نگرش سازمان در اولویت بوده و حق باسازمان است چون سرمایه گذاری کرده است.

سازمانهای مشتری مدار

در این نگرش، فروشنده به سنجش افکار،احوال، نظرات و پیشنهادات خریدار اقدام می کند و سعی دارد که تمایلات، خواسته ها ونیازهای مشتریان را باتوجه به امکانات برآورده سازد و از دیدگاه مشتری موجب بهبودمستمر گردد. در این نگرش چون سازمان و مشتریان بدون یکدیگر معنا ندارند لذا حرفآنان به محک کارشناسی گذاشته می شود.

سازمانهای مشتری محور

در این گرایش مشتری کارفرما بوده وتولیدکنندگان موظف هستند آنچه را که مشتری می خواهد حتی الامکان تولید و به مصرفکننده برسانند. در این نگرش هر کالایی مخصوص یک مشتری بوده و محور کار، مشتریفرمانی است. در این نگرش مشتری در اولویت بوده و حق با مشتریان است چون اگر مشترینباشد سازمانی وجود ندارد.


برگرفته از کتاب: اصول مشتری مداری

تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی


برای دریافت این کتاب ، پیام خود را در قسمت "تماس با ما" ارسال فرمایید.
کتاب "مدیریت بازاریابی"    تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی


معرفی کتاب "مدیریتبازاریابی"

این کتاب در 190 صفحه مشتمل بر 5 فصلدر خصوص مدیریت بازاریابی به زبان ساده تدوین گردیده است. فصل اول مربوط به مفاهیممدیریت بازار، فلسفه ها و انواع استراتژیهای بازاریابی می باشد. فصول دوم تا چهارمبه موضوعات تصمیم گیری در بازاریابی، تحقیقات بازاریابی، و سیستمهای بازاریابی ومدلهای آن می پردازد. در فصل پنجم نیز خلاقیت و نوآوری در بازاریابی مورد کنکاشقرار می گیرد.

مطالعه این کتاب به دانشجویان رشتههای مدیریت و بازاریابی و صاحبان حرف و سایر علاقمندان به حوزه بازاریابی پیشنهاد میگردد.

چاپ اول : 1397



برای دریافت این کتاب ، پیام خود را در قسمت "تماس با ما" ارسال فرمایید.
کتاب "اصول برندسازی"    تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی


معرفی کتاب "اصولبرندسازی"

این کتاب در 190 صفحه مشتمل بر 5 فصلدر خصوص ارائه مبانی و اصول برندسازی طراحی گردیده است. فصل اول مربوط به مفاهیمکلی مرتبط با برند می باشد. در فصل دوم به فرایند ساخت برند و فرصتها و چالشهای آنمی پردازد. فصل سوم در ارتباط با استراتژی پیام و نحوه اجرای آن طراحی گردیده است.در فصل چهارم انواع رسانه ها و مزایا و معایب آنها مورد بحث قرار گرفته است. درنهایت فصل پنجم و پایانی کتاب نیز به توسعه و سودآوری برند می پردازد.

مطالعه این کتاب به دانشجویان رشتههای مدیریت و بازاریابی و کارآفرینان علاقمند به ارتقای برند کسب و کار خود و سایرعلاقمندان به حوزه برند پیشنهاد میگردد.

چاپ اول : 1396


برای دریافت این کتاب ، پیام خود را در قسمت "تماس با ما" ارسال فرمایید.
کتاب "ایران و سازمان تجارت جهانی"    تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی


معرفی کتاب "ایران وسازمان تجارت جهانی"

این کتاب در 106 صفحه مشتمل بر 5 فصلو با نگاهی به رقابت پذیری صنعت خودرو در ایران طراحی گردیده است. در فصل اول بهمعرفی سازمان تجارت جهانی از ظهور، نقش آن در اقتصاد بین الملل، مزایای عضویت وروند الحاق ایران به آن می پردازد. در فصول دوم و سوم صنعت خودروی جهان و ایران ومسائل مربوط به آنها به تفصیل مورد بازنگری قرار می گیرد. در فصول چهارم و پنجم نیزدر خصوص فرایند جهانی شدن و روندهای موثر بر آن و سپس رقابت پذیری و بحث پیرامون تئوریهایمربوط به مزیت رقابتی و رقابت پذیری صنایع ایران گفتگو میگردد.  

مطالعه این کتاب به دانشجویان رشتههای مدیریت و علاقمندان به صنعت خودرو و مسائل پیرامون آن پیشنهاد میگردد.

چاپ اول : 1395



برای دریافت این کتاب ، پیام خود را در قسمت "تماس با ما" ارسال فرمایید.
کتاب "مزیت رقابتی برند"    تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی



معرفی کتاب "مزیترقابتی برند"

این کتاب در 320 صفحه مشتمل بر 4 فصلبه مسائل مربوط به نام تجاری می ­پردازد. در فصل اول کلیات و تعاریف مرتبط با تصویرو هویت نام تجاری ارائه میگردد. سپس در فصل دوم به نحوه ایجاد، مدیریت و بسط نامتجاری اشاره میکند. در فصل سوم به بحث پیرامون عوامل موثر بر مزیت رقابتی برند ومزایای موفقیت یک برند می پردازد. و در نهایت در فصل چهارم و پایانی کتاب، ارزیابینام تجاری و جهانی شدن یک برند را مورد بحث و گفتگو قرار میدهد. تاکنون چندینمقاله از این کتاب استخراج شده که در پایان کتاب اشاراتی به آنان گردهد است.

این کتاب برای مطالعه به دانشجویانرشته های مدیریت و بازاریابی و کسانی که به دنبال موفقیت برند کسب و کار تجاری خودمی باشند توصیه میگردد.

چاپاول :  1393

چاپ دوم : 1394


برای دریافت این کتاب ، پیام خود را در قسمت "تماس با ما" ارسال فرمایید.
کتاب "علم مدیریت" به زبان انگلیسی (جلد 2)  تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی



What is English for Management Science 2?

English for Management Science is an upper- intermediate – level English course formanagers and student of management English. It has been developed to focus onbasic items of management. It consists of 13 units based on topics of greatinterest to everyone involved in international management.

If you are a manager, the course will greatly improve yourability in English in wide range management situations. If you are a student ofmanagement, the course will develop the skills you need to succeed inmanagement and will enlarge your knowledge of the management world. Everybodystudying this course will become more fluent and confident in using language ofmanagement and should increase their career prospects.

 English for Science Management 2 معرفی کتاب  
این کتاب یک دوره زبان انگلیسی در سطح بالاتر از متوسط ​​برای مدیران و دانشجویان رشته مدیریت می باشد که با تمرکز بر مباحث اساسی درمدیریت تدوین شده است. این مجموعه مشتمل بر 13 درس بوده که براساس مباحث تخصصی مطروحه در مدیریت بازاریابی طراحی شده است.

اگر شما یک مدیرهستید، این مجموعه میتواند توانایی شما را در بعد وسیعی از موقعیتهای مدیریتی بهزبان انگلیسی بهبود بخشد، و اگر یک دانشجوی مدیریت هستید، این دوره می تواندمهارتهای موردنیاز شما را برای موفقیت در مدیریت توسعه داده و دانش شما را نسبت بهدنیای مدیریت افزایش دهد. همه افرادی که این کتاب را مطالعه میکنند، در بکارگیریزبان انگلیسی در مدیریت مسلط تر و بااعتماد به نفس بیشتر عمل خواهند کرد و موجبافزایش چشم اندازی بهتر برای آینده خود خواهند شد.

چاپاول :  1392


برای دریافت این کتاب ، پیام خود را در قسمت "تماس با ما" ارسال فرمایید.
کتاب "علم مدیریت" به زبان انگلیسی  (جلد1)  تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی



What is English for Management Science 1?

English for Management Science is an upper- intermediate – level English course for managers andstudent of management English. It has been developed to focus on basic items ofmanagement. It consists of 13 units based on topics of great interest toeveryone involved in international management.

If you are a manager, the course will greatly improve your abilityin English in wide range management situations. If you are a student ofmanagement, the course will develop the skills you need to succeed inmanagement and will enlarge your knowledge of the management world. Everybodystudying this course will become more fluent and confident in using language ofmanagement and should increase their career prospects.

معرفی کتاب for Science Management 1 English

اینکتاب یک دوره زبان انگلیسی سطح بالاتراز متوسط ​​برای مدیران و دانشجویان رشته مدیریت می باشدکه با تمرکز بر مباحث اساسی در مدیریت تدوین شده است. این مجموعه مشتمل بر 13 درس بودهکه براساس مباحث عمومی در مدیریت طراحی شده است.

اگر شما یک مدیر هستید، این مجموعه میتواند توانایی شما را در بعد وسیعی از موقعیتهای مدیریتی به زبان انگلیسی بهبود بخشد، و اگر یک دانشجوی مدیریت هستید، این دوره می تواند مهارتهای موردنیاز شما را برای موفقیت در مدیریت توسعه داده و دانش شما را نسبت به دنیای مدیریت افزایش دهد. همه افرادی که این کتاب را مطالعه میکنند، در بکارگیری زبان انگلیسی در مدیریت مسلط تر و بااعتماد به نفس بیشتر عمل خواهند کرد و موجب افزایش چشم اندازی بهتر برای آینده خود خواهند شد.

چاپاول :  1392




منطق بازاریابی بر این باور است كه سهم بازار منجر به دستیابی سازمان به سودآوری می گردد، اما نتایج برخی تحقیقات در بعضی از صنایع نشان میدهد كه سودآوری یك برند علاوه بر سهم بازار، به ماهیت صنعت نیز بستگی دارد. سهم نسبی بازار هر برند تبعات مختلفی بر سودآوری آن باقی می‌گذارد و تاثیرات آن، تابع رده فعالیت برند، رقبا و برندهای گرانقیمت حاكم بر بازار هستند. اگر یك رده محصولات از برندهای گرانقیمت لبریز باشد، در آن صورت اكثر برندها در آن رده محصول سودآورند، اما اگر در سطح قیمت پایینتر تشكیل شده باشد، بازگشت سود و سطح درآمد این برند در سراسر صنعت پایینتر است. بر این اساس، طراحی و توسعه استراتژی سودآوری برای برندهای گرانقیمت به معنای بررسی مجدد اهداف و سهم بازار شركت با توجه به رده فعالیت و محصولات آن برند است. لذا سودآوری برند تحت تاثیر دو عامل سهم بازار و ماهیت رده محصولاتی است كه برندها در آن به رقابت میپردازند.
برگرفته از کتاب : اصول برندسازی
تالیف : دکتر غلامرضا رحیمی










نقش برند در حوزه خدمات
برند یک ابزار مهم ارتباطی در مجموعه مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) است. 
از آنجا که یک برند نیرومند، "مکان امنی برای مشتریان" محسوب میگردد و نامرئی بودن خدمات موجب میشود که خریداری آنها از یک مکان مطمئن، پیشنهاد جذابی برای مشتریان باشد، لذا یک برند نیرومند میتواند موجب جلب اعتماد و جذب مشتریان گردد. برندهای نیرومند، اعتماد مشتریان را نسبت به خرید نامریی افزایش میدهند و مشتریان را قادر میسازند تا محصولات و کالاهای ناملموس را بهتر تجسم نموده و درک کنند. همچنین ریسک ادراک شده پولی، اجتماعی و امنیتی مشتریان را در خریداری خدماتی که ارزیابی اولویت خریدشان دشوار است، کاهش میدهند.
برند را میتوان بعنوان مکانیسمی جهت متعهدکردن خریدار و فروشنده در یک رابطه بلندمدت توصیف کرد و نقشی اساسی را برای آن در ایجاد این رابطه در نظر گرفت. از این جهت برند میتواند بعنوان یک ابزار تدافعی بازاریابی بمنظور حفظ مشتریان فعلی و نیز بعنوان یک ابزار تهاجمی بازاریابی برای بدست آوردن مشتریان جدید عمل کند. اهمیت بازاریابی تدافعی در بافت خدمات با دانستن این نکته که هزینه جذب یک مشتری جدید از هزینه نگهداری یک مشتری قبلی بسیار بیشتر است مشخص میشود. در حوزه خدمات رابطهای، تمرکز برند بر تجربه مشتری از سازمان مربوطه و همچنین چگونگی شکل گرفتن معنا و درک از برند قرار دارد.
یک برند خدماتی نیرومند، اساساً وعدهء رضایت آتی میباشد که ترکیبی است از آنچه شرکت درباره برند میگوید، آنچه دیگران درباره آن میگویند، و چگونگی انجام خدمات توسط شرکت، که همه این موارد از دیدگاه مشتری است.

برگرفته از کتاب: مزیت رقابتی برند
تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی



هفت اقدام اساسی بانک در جلب رضایت مشتری
شناسایی انتظارات مشتریان
مهمترین معیار رضایت مشتری، برآورده شدن انتظارات او می باشد. اگر خدمات ارائه شده به مشتری انتظارات وی را برآورده سازد موجب جلب رضایت او می گردد و اگر خدمات ارائه شده کمتر از انتظارات وی باشد، زمینه ایجاد نیتی او فراهم می گردد. 
ایجاد انتظارات مطلوب در مشتریان
به منظور حفظ و تقویت رضایت در مشتریان، همواره باید خدماتی بیش از انتظارات مشتریان به آنها ارائه داد.
الویت بندی مشتریان
بانک باید متناسب با نحوه تعامل خود با مشتریان، آنها را به گروههای مختلف تقسیم کرده و به آنان خدمت رسانی نماید. اما نباید فراموش کرد که باید همواره یک سطح حداقلی را در ارائه خدمات برای همه گروهها رعایت نمود تا موجب نیتی هیچ یک از آنها نگردد و تمایز در ارائه خدمات خود را پس از سطح حداقلی ایجاد نماید.  
ایجاد تعهد به خدمات در کلیه سطوح
ایجاد فرهنگ مشتری مداری و اام ارائه خدمات به مشتریان در کلیه سطوح باید بعنوان یک تعهد واقعی(نه در حد یک شعار و یا وسیله ای برای تبلیغات) نزد همه کارکنان بانک محسوب گردد. 
آموزش کارکنان
از آنجا که کارکنان بانک بعنوان ارائه دهندگان خدمات در ارتباط مستقیم با مشتریان قرار دارند لذا آموزش مناسب و دائمی به کارکنان موجب بهره مندی بانک از کارکنانی خواهد شد که کلید موفقیت و رضایت مشتریان و منبع مزیت رقابتی بانک خواهد بود.
آگاهی از دیدگاهها و نظرات مشتریان نسبت به کیفیت خدمات
توجه به دیدگاههای مشتریان از سه نظر حائز اهمیت است: رسیدن مشتریان به این حقیقت که برای ما اهمیت دارند، آگاهی از نارسایی خدمات و برطرف نمودن نواقص کار، بهره مندی از پیشنهادات و نظرات سازنده مشتریان و مشاوره به آنها بدون پرداخت هزینه.
اندازه گیری رضایت مشتریان
میزان رضایت مشتری بیانگر میزان موفقیت یا شکست فعالیت بانک است. افزایش رضایت مشتریان بانک موجب مزایایی چون: افزایش وفاداری آنان به بانک، افزایش صرفه جویی در هزینه های بانک، کاهش/قطع رابطه مشتریان با رقبا، افزایش تبلیغات توسط آنان به نفع بانک، ایجاد مانعی برای جذب آنها توسط رقبا، و. خواهد شد. 

برگرفته از کتاب: اصول مشتری مداری
تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی



 



رضایت مشتری حالت و واکنشی است که مشتری از خرید خدمات ابراز میکند. جلب رضایت مشتری به توانایی بانک در تامین کیفیت مورد انتظار مشتری بستگی دارد. رضایتمندی مشتری، تاثیر شگرفی بر حیات حال و آینده بانک خواهد داشت. احساس رضایتمندی، موجب افزایش آستانه تحمل مشتری برای پرداخت بهای بیشتر در قبال خدمات موردنیاز خواهد شد كه میتوان از این طریق، میزان مزایا و سطح دستمزد پرداختی به كاركنان بانک را افزایش داد. این امر، خروج و جایگزینی نیروهای كار را كاهش میدهد. تأمین رضایت شغلی كاركنان، حمایت کامل از آنها، توانمندسازی آنها از طریق روشهای اجرایی مناسب و بهبود روحیه كاری کارکنان، موجب افزایش احتمال تأمین رضایت مشتری نیز خواهد شد. البته حفظ تعادل میان رضایت کارکنان و رضایت مشتری را همواره باید برقرار باشد. بانکی كه این فلسفه را دنبال مینماید، موفقتر و در نهایت دارای سود بیشتری میشود. در این وضعیت منافع كاركنان، مشتریان و صاحبان بانک بطور همزمان تأمین میگردد.

برگرفته از کتاب: اصول مشتریمداری
تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی




اهمیت مشتری مداری در بانکها
صنعت بانکداری برای دراختیار داشتن سهم بیشتری از بازار خدمات مستم شناسایی به موقع نیازها و خواسته های مشتری و پاسخگویی سریع و مناسب به آنها می باشد. از آنجا که مشتری اساس و بنیان نظام بانکی را تشکیل میدهد، بانکها باید از رویکرد مشتری مداری به عنوان یک استراتژی سودمند بهره برده و سعی کنند در محیط رقابتی بانکداری، علاوه بر درک نیاز مشتریان و کسب رضایت آنان، همواره در جهت وفادار ساختن آنها پیش بروند. مشتری مداری از اصول بانکداری است و بانکهایی که نمیتوانند رضایت مشتری را جلب کنند، در درازمدت از بازار خدمات حذف شده و جای خود را به سایر رقبا خواهند داد، بنابراین بانکها جهت کسب سهم بیشتر در بازار و رهبری آن و افزایش اثربخشی همواره باید به رویکرد مشتری مداری توجه ویژه ای داشته و آن را به یک فرهنگ سازمانی تبدیل کنند تا بتوانند از آن به عنوان یک مزیت رقابتی در رقابت با سایر بانکها بهره مند گردند.

برگرفته از کتاب: اصول مشتری مداری  
تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی



استراتژیهای بازاریابی
استراتژیهای بازاریابی وسیله ای برای پاسخگویی سازمان به موقعیتهای رقابتی بوده و چارچوبهای موجود در این زمینه به کمک ایجاد ارتباط بین بخشهای استراتژیک سازمانی و عوامل برون سازمانی، تسهیلگر عملکرد موثر سازمان خواهد بود و میتواند به ایجاد و توسعه مهارت و دانش در سازمان، تمرکز بر نیازهای مشتریان، تسهیل فرآیند کسب اطلاعات و فعالیت در محیط پویای بازار کمک کند. استراتژی بازاریابی یک اصل مهم در جهت دهی سازمان و تخصیص مناسب منابع سازمانی در جهت سودرسانی به مصرف کنندگان به شمار می رود که به سازمان در شناسایی محدودیتهای منابع سازمانی، تجزیه وتحلیل، شناخت و بخشبندی بازار و درک مشخصات اجزای بازار کمک خواهد نمود و در تدوین و نیل به یک چشم انداز سازمانی روشن میتواند مفید باشد. 
کانون اصلی استراتژی بازاریابی، تخصیص مناسب و هماهنگ کردن فعالیتها و منابع بازاریابی به منظور تامین اهداف عملیاتی از جنبه بازار و محصول است. بدین ترتیب، مسئله اصلی مربوط به قلمروی استراتژی بازاریابی عبارت است از تعیین بازارهای هدف خاص برای یک خانواده از محصولات و یا یک محصول خاص و طراحی و اجرای برنامه مناسب در زمینه آمیخته بازاریابی براساس نیازها و خواسته های مشتریان بالقوه بازار هدف و کسب مزیت رقابتی برای سازمان. 
هر سازمان با توجه به کسب وکار و وظایفی که بر عهده دارد به تعریف و تدوین استراتژی بازاریابی مناسب خود می پردازد و در صورت تدوین استراتژی بازاریابی استاندارد، ارزیابی فعالیتهای جاری مدیریتی خود را تسهیل میگرداند. 

برگرفته از کتاب "مدیریت بازاریابی" 
تالیف دکتر غلامرضا رحیمی


مدیریت بازاریابی:
تصور عمومی از مدیریت بازاریابی، تلاش برای یافتن مشتریان کافی برای محصولات فعلی شرکت می باشد، و متاسفانه اغلب سازمانها، فعالیت‌های بازاریابی را صرفاً در مرحله شناساندن محصول به مشتریان خلاصه می کنند و اکثر مدیران این تصور را دارند که فعالیت های بازاریابی فقط تلاش برای جذب مشتری و تبلیغات برای فروش بیشتر است و توقع دارند هر کجا که فروش کم شود اقدامات بازاریابی سریعاً به کمک آنها بیاید و این وضعیت را بهبود بخشد. اما این نوع دیدگاه بسیار محدود بوده و موارد مذکور تنها بخشی از وظایف مدیریت بازاریابی است. در هر مقطع زمانی، یک شرکت ممکن است یا با فقدان تقاضا یا تقاضای کافی بی قاعده و غیرمعقول و یا تقاضای زیاد از حد روبرو باشد و این وظیفه مدیریت بازاریابی است که راه حل های لازم برای روبرو شدن با این وضعیت را بیابد. وظیفه مدیریت بازاریابی نه فقط جستجو برای تقاضا و افزایش آن است، بلکه تغییر و حتی کاهش آن نیز بر عهده او است. بنابراین، برای نیل به اهداف شرکت، مدیریت می کوشد به طریقی که می تواند سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت ساده، مدیریت بازاریابی، همان مدیریت سطح تقاضا است.
مقدمه ای از کتاب مدیریت بازاریابی
تالیف دکتر غلامرضا رحیمی



ایران و سازمان تجارت جهانی
پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و تبعات کوتاه مدت ناشی از آن از جمله، بحران بیکاری، توزیع ناعادلانه درآمد و حذف حجم عظیمی از بخشهای صنعتی و بنگاههای اقتصادی ناشی از ناکارآمدی آنها، ایجاب میکند تا با شناخت روند جهانی شدن و آثار و پیامدهای احتمالی آن بر صنایع کشور، نسبت به اتخاذ راهبردهای مناسب در بهره گیری از مزایای این پدیده و به حداقل رساندن اثرات زیانبار آن، برنامه ریزی لازم صورت گیرد.
امروزه صنعت خودرو بدلیل برخورداری از مزایای بالقوه در جهت رشد و توسعه اقتصادی، بیش از پیش موردتوجه بازیگران عرصه اقتصاد و صنعت قرار گرفته است. صنعت خودروی ایران بدلیل برخورداری از یک فضای بسته اقتصادی توانسته است یک صنعت پرسود باشد، اما وجود این فضای غیررقابتی، صنعت خودرو را از ضرورت درک بازار جهانی و بدنبال آن تغییر در تفکر تولیدی خود بازداشته است. 
ساختار مناسب و سازگار صنعت یکی از منابع مهم مزیت رقابتی است و صنعت خودرو نیز یکی از رقابتی ترین صنایع جهان است که از آن بعنوان لکوموتیو رشد اقتصادی یاد میشود. این صنعت در ایران نیز بعنوان اولین کشور خودروساز خاورمیانه از اهمیت بسیاری برخوردار است.
از یکسو، عدم وجود چارچوب نظری جامع در رابطه با مزیت رقابتی، و از سوی دیگر، جهانی شدن بازارها و گسترش دامنه رقابت از عرصه های ملی به سطح جهانی و نیز پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و بازشدن درهای اقتصادی کشور، ضرورت بررسی رقابت پذیری صنایع ایران در صحنه تجارت بین الملل را امری ضروری می سازد تا برای بهره برداری بیشتر از مزایای الحاق و برطرف کردن مشکلات و موانع آتی، برنامه ریزی لازم صورت گیرد.

مقدمه ای از کتاب "ایران و سازمان تجارت جهانی" 
تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی

برخی از مهمترین عوامل موثربر رضایت مشتریان بانک

*نحوهرفتار و برخورد کارکنان شعب با مشتریان

(نحوه برخورد مسئول باجه، توجه به شخصیتمشتری، نحوه بیان و صحبت کارکنان بانک، .)

*پاسخگویی

(حل و فصل کامل مشکلات مشتریان، پاسخ بهموقع به پرسشهای مشتریان، ارائه اطلاعات مالی به مشتریان، .)

*سود و تسهیلات

(میزان سود سپرده ها، نحوه پرداخت سودسپرده ها، نحوه پرداخت تسهیلات، نحوه تبلیغات و جوایز،.)

*سرعت در کار          

(مدت زمان ایستادن در صف باجه ها، نظافتو آراستگی محیط داخلی بانک، سرعت در کار، ساعات کار در بانک، .)

*کیفیت ارائه خدمات

(هزینه کارمزد حواله ها، هزینه کارمزدتسهیلات، ارسال بموقع صورت حسابها، دقت در کار، صحت صورت حسابها، .)

*موقعیت مکانی بانک

(نمای ظاهری ساختمان بانک، مناسب بودنمحل بانک، فضای موجود در داخل شعبه، .)

 

برگرفته از کتاب: اصولمشتری مداری

تالیف: دکتر غلامرضارحیمی

 


بانکداری بین الملل

امروزه انجام فعالیتهای بانکداری بدون درنظر گرفتن بازارهای جهانی منجر به از دست دادن قدرت رقابت در عرصه کسب و کار خواهد شد.

فعالیتهای بانکداری محدود به پول ملی نبوده و ارائه کلیه خدمات بانکی به وسیله سایر پولهای دنیا و به عبارتی، ارزهای مختلف امکان پذیر است.

امروزه فعالیتهای بانکداری حتی از ارائه خدمات به سایر ارزها نیز فراتر رفته و بانکها، بازارهایخارجی و فراتر از مرزهای ملی خود را نیز در نظر می گیرند.

منظور از فعالیتهای بانکداری بین المللی، فعالیتهایی است که از مرزهای ملی فراتر رفته و یک بانک بهمشتریان خارجی نیز اجازه استفاده از خدمات خود را میدهد. این مفهوم بهمفهوم بانکداری ارزی یا خارجی(Foreign Exchange Banking)بسیار نزدیک است.

بانکداری ارزی عبارت است از کلیه خدماتی که یک بانک به وسیله پولهای خارجی به مشتریان خود ارائه می دهد. به عبارت دیگر بانکداری خارجی فرایندی است که طی آن مؤسسات ملی و بانکها به مشتریان داخلی و خارجی اجازه می دهند تا از خدمات ارزی آنها استفاده نمایند.

بهفعالیتهایبانکداریخارجییکبانکبهطورخلاصهعملیاتارزیآنبانکگفتهمیشود.



کنترلهای داخلی و حسابرسی داخلی 

مدیران موسسات و سازمانها توجه وافری به سیستمهای کنترل داخلی دارند، زیرا آنان به خوبی میدانند که در نبود یک سیستم کنترل داخلی اثربخش، تحقق رسالت اصلی شرکت، حفظ سودآوری و به حداقل رساندن رویدادهای غیر منتظره، بسیار مشکل است. همچنین کنترل داخلی ابزاری است که به موجب آن نسبت به ارقام و آمار حسابداری اطمینان بیشتری حاصل شد ه و اعداد و اطلاعات مذکور مبنای تصمیمات قرار گرفته و مدیران را مطمئن میسازد که سیستم و روشهای صحیح مالی و اداری در داخل موسسه به طور کامل اجراء میشود .

کنترل داخلی از نظر حسابرسان مستقل نیز بسیار مهم است؛ زیرا حدود و نوع اجرای کنتر لهای داخلی بیش از هر موضوع دیگری در تعیین روشهای حسابرسی و حجم رسیدگیهای حسابرس موثر میباشد.حسابرس مستقل پس از بررسی چگونگی کنترل داخلی میتواند نسبت به گستردگی رسیدگیها جهت اظهارنظر نسبت به گزارشهای مالی تصمیم لازم را اتخاذ نماید.

جهت دستیابی به اکثر اهداف مهم، بکارگیری کنترلهای داخلی، گریپذیر است؛ به همین جهت تقاضا برای سیستمهای بهتر و برتر کنترل داخلی و گزارش عملکرد آنها دائماً رو به افزایش میباشد.با دقت نظر بیشتر میتوان دریافت که کنترل داخلی، ابزاری مفید برای حل مشکلات بالقوه است. همچنین تنها به حسابداری و امور مالی محدود نمیشود بلکه تمام واحد تجاری و فعالیتهای آن را شامل میشود.


کلیدهای موفقیت درگذار بانکها به تحول دیجیتالی

ایجاد فرهنگنوآوری و تحول دیجیتالی: پشتیبانی بانکها از نوآوری و فرهنگدیجیتالی، مهم تر از سرمایه گذاری در فن آوری های جدید است. در تمامی سرمایه گذاریهای اصولی، برای شتاب دهی فناوری می بایست از رهبری و فرهنگ سازمانی مناسب استفادهشود.

تجدید نظر درنیروی کار: بانک ها وموسسات مالی و اعتباری نیازمند سرمایه گذاری بر روی  افراد و مجموعه مهارت هایی هستند که متفاوت ازگذشته است. برخی از این موارد ممکن است از طریق آموزش مجدد کارکنان در حین خدمت حلشود، اما بخش های زیادی از طریق تیم های عملکردی متقاطع، همکاری با شرکت هایبیرونی و جذب نیروهای جدید مرتفع می شود.

بازسازی درونی: خرید فنآوری های دیجیتال جدید به تنهایی، نتایج بهینه ای برای یک سازمان ایجاد نمی کند،مگر اینکه فرآیندهای اساسی برای آینده دیجیتالی کاملا بازسازی شوند. طراحیفرایندها باید منعکس کننده خواسته‌های مصرف کننده دیجیتال باشد.

دسترسی سراسریبه داده ها و آگاهی در خصوص مشتریان: درگذشته، بینش و دانش در خصوص داده ها و مشتریان فقط مختص بخش های خاصی از بانک بود.برای موفقیت تحول دیجیتال باید این انحصار برداشته شود و داده ها، بینش ها وابزارهای دیجیتالی در سطح بانک قابل دسترسی باشد.

تشویق و افزایشریسک پذیری: افراد در سراسرسازمان باید تشویق شوند که طرز فکرهای قدیمی برای تولید محصولات و خدمات را بهچالش بکشند و فرصتی برای تولید ایده های جدید فراهم شود.

پرورش سرعت عمل: پیشرفتتغییرات در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری به طور سنتی و معمول به آهستگی اتفاقمی افتد. تحول دیجیتال در مسیر تغییراتی که به سرعت در حال وقوع هستند، نیازمند یکطرز تفکر سریع و چابک می باشد.

بطور کلی دیجیتالی کردن درحوزه بانکداریمی تواند شامل سه رکن اصلی: تغییر فرآیند‏های عملیاتی، تجربه و تعامل با مشتری وفرآیند‏های کسب‌ وکار بانکی باشد و زمانی موفق خواهد بود که علاوه بر تحول درمحصولات و خدماتِ سمت مشتری، ایجاد تغییرات در معماری سازمانی بانک (ساختارها،فرآیندها، روال‌های تصمیم‌گیری، منطق تخصیص منابع، طرح‌های پاداش مبتنی بر عملکردو .) را نیز مد نظر قرار دهد. به عبارتی، لازمه‌ دیجیتالی شدن بانکداری، تغییرفرآیند ها و بهره گیری از نوآوری و نفوذ فناوری در تمامی اجزای یک بانک، ایجاد تجربه متمایزو ارزش آفرین برای مشتری و زیر و رو کردن مدل کسب وکار بانک است.

با این وجود در کنار حاکم کردن تفکراتدیجیتال، باید در نظر داشت که هنوز بانکداری سنتی متقاضیان فراوانی دارد و اگر چهسرویس‌دهی به این دسته از مشتریان، کُند، توام با خطرات مختلف و بسیار هزینه براست اما توسعه خدمات به این سطح از مشتریان نیز نباید نادیده گرفته شود.




چالشهایصنعت بانکداری در مواجهه با تحول دیجیتال

 در حال حاضر در تحولات روی­دادهدر صنعت بانکداری، تحول دیجیتال از برجسته ترین و پرچالش ترین مواردی است که دراین حوزه می توان به آن اشاره نمود. در میان نهادهای مختلف، بانکها گامهای اساسی تری بهسمت دیجیتال محور کردن خدمات خود برداشته اند. رقابت شکل گرفته برای تولیداپلیکیشن های هرچه بهتر، همکاری های چندجانبه با فین تک ها و اام به بانکداریباز، همه و همه نشان از آن دارد که رویکرد بانکها کاملاً عوض شده و دیجیتالی نمودنو هوشمندسازی در اولویت قرار گرفته است. اما پیش از هر چیز باید توجه کرد کهبانکداری دیجیتالی یک رویکرد مبتنی بر فناوری برای تحول کل بانک است و با تبدیلِصِرفِ محصولات و خدمات بانک به محصولات و خدمات دیجیتالی به‌ وجود نمی‌آید. با دقتبیشتر به مهمترین مکان برای ارائه محصولات تولید شده و سطح عملیاتی تر کارها وامور بانکی یعنی شعب می‌بینیمکه بدنه سنگین بانکهای کشور به کارهای روزانه خود نگاه دیجیتالی ندارد.

در میان دیجیتالی نمودن بانکها زوایایمتعددی از گرایش به بانکداری سنتی مشاهده می شود که در ذیل به برخی از آنها اشارهمی شود:

الف) تقاضای فراوان برای بانکداری سنتی

یکی از عمده ترین چالش های تحول دیجیتالاین است که نمی‌توان یک مرتبه سطح بلوغ دیجیتالی را به بالاترین سطح رساند و ابتداباید یک سری مراحل میانی طی شود.

ب) منابع انسانی بانکها در مواجهه باتحول دیجیتال

توسعه استعداد و مهارت در سراسر بانک،علی الخصوص شعب بانک، یکی دیگر از مهمترین چالش های تحول دیجیتالی محسوب می شود.

ج) ناهمگونی بسترهای الکترونیک میانبانکها و سایر نهادهای حاکمیتی

در تغییرات پرشتابی که رخ داده، فقدانقوانین، کندی رگولاتور شبکه بانکی یعنی بانک مرکزی و ناهماهنگی نهادهای دیگر بابانکها، چالش مهم دیگری است که بانکها را ناچار به استفاده از روشهای سنتی مینماید.


استاندارد آموزشی ISO 10015

استاندارد 10015 ISO ، یک استاندارد راهنما از خانواده ISO 9000 می باشد که در آن به تشریح فرآیند آموزش و نحوهسازماندهی و ساماندهی آن پرداخته می شود. این استاندارد بمنظور صدور گواهینامهتدوین نشده و از 4 مرحله اصلی تشکیل شده است:

1: نیازسنجی: شناسایی نیازهای آموزشیکارکنان به منظور کاهش فاصله و شکاف بین مهارت ها و دانش مورد نیاز یک سمت سازمانیبا فرد مسئول و یا افزایش مهارت و آگاهی پرسنلی که نیازمند یادگیری هستند.

2: برنامه ریزی: تهیه برنامه زمانبندیشده برای اجرای آموزش های تایید شده.

3: اجرا: اجرای برنامه های تدوین شده درزمان های تعیین شده.

4:اثربخشی: بررسی اثربخش بودن آموزش های ارائه شده.

ورژن 2019 این استاندارد که قابلگواهی است، یک مستند راهنما در حوزه مدیریت شایستگی و توسعه کارکنان است که ازچهار فرایند اصلی تشکیل شده است:

1: طرح ریزی:شناسایی نیازهای شایستگی، ارزیابیشکافهای شایستگی، برنامه ریزی برای توسعه شایستگی

2: اجرا: ایجاد یک برنامه توسعه، اجرایفعالیتهای توسعه

3: بررسی: نظارت و ارزیابی فعالیتهای توسعه دربرابر نیازهای شایستگی

4:بهبود: شناسایی مناطق نیازمند توسعه بیشتر، بهبود فعالیتهای توسعه

برخیاز مزایای بکارگیری استاندارد  ISO 10015:2019

1. ایجاد یک سیستم جهت انتخاب کارکنان شایسته

2. حفظ و توسعه شایستگیکارکنان

3. ارتقای انگیزه کارکنان

4. کاهش ریسک خطاهای انسانیدر اجرا فرایندهای داخلی

5. بالابردن کیفیتمحصولات/خدمات با نیاز ها و انتظارات مشتریان

6. تطابق هر چه بیشتر با قوانین و مقررات

تفاوتاصلی ویرایش 1999 با 2019 استاندارد  ISO 10015

مهمترینتغییر در ویرایش جدید در مقایسه با نسخه قبلی را باید نقطه تمرکز استاندارد جدیددانست. در نسخه قبلی تمام توجه استاندارد به آموزش Training بوددر حالیکه در نسخه جدید مفهوم شایستگی Competence محوراصلی استاندارد است.

 

 


سیستم مدیریت رضایت مشتری NCSM

سیستم مدیریت رضایت مشتریان، بعنوان یکی از موثرترین ابزار جهت ارتقاء موقعیت رقابتی بانکها و بهبود عملکرد آنها محسوب می­گردد. از مزایای متعدد بکارگیری این سیستم برای گروههای مختلف می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

مشتریان: مشتریان می­توانند بازخور استفاده از خدمات بانکی را از طریق یک کانال ارتباط رسمی به گوش مدیران برسانند و آنها نیز پس از دریافت اطلاعات کامل و مستدل از سوی مشتریان، نیازهای واقعی آنان را تشخیص داده و خدمات بانکی را منطبق با نیازهای آنها طراحی می­نمایند.

کارکنان: کارکنان بانک با استفاده از اطلاعات کسب­شده درباره مشتری و نیازمندیهای آنان، می­توانند مسئولیتهای شغلی خود را بهتر انجام دهند و با افزایش توانمندیها و شایستگیهای فردی خود بمنظور تامین رضایت مشتریان، قدرت و ارزش خویش را در انجام امور محوله بهبود بخشند.

مدیران: مدیران به کمک این سیستم بعنوان یک ابزار تحلیلی قدرتمند می­توانند اطلاعات ارزشمندی در خصوص رضایت مشتریان کسب نمایند و مشتری­گرایی را بعنوان مهمترین خط­مشی بانک تعریف کرده و استراتژیهای خود را براساس روابط بلندمدت با مشتریان بنا گذارند.

صاحبان سهام و سرمایه­گذاران: این سیستم معیار و شاخصی بسیار کارآمد در اختیار سرمایه­گذاران خواهدبود تا به کمک آن، بانکهای سودآوری را که به بهترین شکل در امر تامین رضایت مشتریان موفق بودند شناسایی کرده، سودآوری آنها را پیش­بینی کنند، و با ریسکی کمتر به سرمایه­گذاری در آنها اقدام نمایند.

رقبا: این سیستم شاخص و معیاری کاملاً بی­طرفانه برای نشان­دادن وضعیت فعلی بانکها خواهدبود و اختلاف آنها را با موقعیت مطلوب مشخص می­سازد. همچنین می­تواند بعنوان معیاری معتبر و قابل­اطمینان بمنظور خودارزیابی بانکها بکار رفته و شکاف عملکردی بین بانک و سایر رقبا را آشکار سازد.

جامعه و اقتصاد کلان: بعنوان شاخص و معیاری معتبر، علاوه بر بهبود و توسعه رقابت داخلی، موجب شهرت و اعتبار بین­المللی بانک خواهدشد و در نتیجه قابلیت جذب سرمایه­های داخلی و خارجی برای کشور را افزایش می­دهد. چنین اقتصادی در نهایت سبب بهبود و تقویت فضای کسب­وکار شده و سطح کیفیت زندگی عمومی را ارتقاء می­بخشد. 

 برگرفته از کتاب: اصول مشتری مداری

تالیف: دکتر غلامرضا رحیمی


آخرین جستجو ها

کسب درآمد به شیوه نوین nestdenticu Lawrence's blog biagecalli السلام علیک یا امام محمد تقی یا جوادالائمه طنز و سرگرمی صبح خوی محمد ویروس کتابخانه عمومی شهید رجایی باینگان fontimenma